ورود ایران به خاک عراق
ایران سرانجام در بهار 1364 در عملیات والفجر 8 موفق شد به بخشی از اهداف عملیات رمضان برسد و ارتباط عراق را با خلیج فارس از طریق شبه جزیره فاو قطع کند. نیروهای ایران ابتدا با عملیاتی ایذایی رو به سمت شمال بصره یورش بردند در حالیکه هدف اصلی آنها پیاده کردن نیرو در جنوب بصر در شبهجزیره فاو بود. نیروهای ایران موفق به تسخیر کامل شبه جزیره فاو شدند ولی از تصرف بندر مهم نفتی-نظامی امالقصر باز ماندند. این پیروزی در شرایطی به دست آمد که عراق بار دیگر از سلاحهای شیمیایی برای ضدحمله استفاده کرد. عراق مجبور به احداث یک خط لوله نفت میان عراق و عربستان احداث شد تا نیازی به عبور نفتکشها عراقی از خلیج فارس و در تیررس نیروهای ایران نباشد.این عملیات بسیاری از نیروی ایران را مصروف کرد و فرماندهی جنگ ایران استراتژی خود را به تنها یک پیروزی تغییر داد و هدف عمده خود را بر روی تصرف بصره متمرکز کرد.
در زمستان 1365 نیروهای ایران عملیات بزرگ کربلای 5 را با هدف تصرف بصره به انجام دادند. آنها تا دروازههای بصره پیشروی کنند ولی سرانجام در 12 کیلومتری بصره متوقف شدند. عراقیها توانستند با وجود حجم آتش سنگین ایران از سقوط بصره جلوگیری نمایند. تلفات گسترده ایران در این عملیات (65?000 نفر کشته) باعث شد ایران تا انتهای جنگ نتواند بطور مؤثر تجدید قوا نماید. فرماندهی ارشد نظامی ایران امید خود را به پیروزی از دست داد و با اتفاقات بعدی شرایط برای قبول آتشبس محیا شد. با افزایش احتمال سقوط بصره و پدیدآمدن این باور که موازنه نظامی به نفع ایران در حال تغییر است، خاویر پرز دکوئیار اعلام کرد که اعضای شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ مصمم هستند. مذاکرات برای تهیه پیش نویس قطعنامه 598 به سرعت آغاز شد.پس از آن که در بهار 1366 ایران موفقیتهای دیگری در جبهه شمال و در منطقه سلیمانیه به دست آورد سرانجام قطعنامه 598 در 29 تیر 1366 به تصویب رسید.
پیشروی مجدد عراق، مداخله ایالات متحده، و قبول قطعنامه از سوی ایران
صدور قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در ایران بحثهای چالش برانگیزی را برانگیخت. این قطعنامه درباره آغازگر جنگ و چرایی وقوع آن ساکت بود. طرف ایرانی معتقد بود قطعنامه بیش از حد یکجانبه و به سود عراق و همراه با اعمال نظر ایالات متحده است. این قطعنامه در مورد مسئله تعیین متجاوز و مقصر گفته بود.
دبیر کل سازمان ملل، در راستای شناسایی متجاوز اختیارات لازم را به یک هیئت بیطرف خواهد داد تا پس از تحقیق درباره مسئول واقعی جنگ، گزارش خود را در اسرع وقت به شورای امنیت ارائه کنند.
واکنش ایران به این قطعنامه این بود که آن را نه قبول و نه رد کرد. ایران همانند قبل خواستار آن بود که عراق به روشنی به عنوان متجاوز شناخته شود. خواستهای که در هیچکدام از قطعنامههای سازمان ملل منظور نشد.
رونالد ریگان در 31 شهریور 1366 در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران را رسماً تهدید کرد که اگر به قطعنامه 598 پاسخ منفی بدهد، چارهای جز یک «اقدام عملی» باقی نمیماند.اندکی بعد ایالات متحده به عنوان متحد عراق وارد جنگ با ایران شد. در 30 فروردین 1367 ایالات متحده به نفتکشها و سکوهای نفتی غیرنظامی ایران در خلیج فارس حمله کرد.تنها دو روز پیش از آن و در روزهای 28 و 29 فروردین، عراق برای بازپس گیری شبه جزیره فاو شروع به بمباران شیمیائی و بهکارگیری آتش بسیار سنگین توپخانه علیه مواضع ایران نموده بود.در جریان این حمله بالگردهای آمریکایی به نفع نیروهای عراقی مستقیماً وارد جنگ با ایران در فاو شدند[نیازمند منبع]. روشن بود که ایران توان جنگیدن مستقیم و همزمان با دو ارتش ایالات متحده و عراق را نداشت.بنابراین شبه جزیره فاو دوباره به دست عراق افتاد.
فرماندهان سپاه ایران در آن زمان برای اینکه توانایی بهتری برای ادامه جنگ پیدا کنند در پی آمادگی برای حضور در انتخابات مجلس و ورود به سیاست بودند تا در مجلس زمینه کمک بیشتر برای ادامه جنگ فراهم شود. فرماندهان نظامی سپاه که کنترل مناطق اشغال شده در عراق را از جمله در فاو و مناطق اطراف بصره در دست داشتند با این تصور که عراق قدرتی برای بازپسگیری این مناطق ندارد منطقه عملیات را ترک کرده و در کرمانشاه جلسهای برای شرکت در انتخابات مجلس برگزار نموده بودند. در طرف مقابل عراق بعد از شکست فاو و بعد از عملیات کربلای 5 شروع به طراحی عملیات بزرگی برای بازپسگیری خاک خود نموده بود. آنها با افزایش بودجه نظامی، خرید تجهیزات مدرن، افزایش سربازگیری و همچنین تشکیل تیپهای جدید گارد ریاست جمهوری تجدید قوا نموده بودند. عراقیها از همان روز شکست در عملیات کربلای 5 عملیات بزرگی را برای بازپسگیری خاک عراق طراحی کرده بودند. در انتهای بهار 1367 عراق عملیات عملیات توکلنا علیالله را شروع نمود و با پیروزی دور از انتظار در مراحل ابتدایی عملیات توانستند مناطق فاو و اطراف بصره را باز پس بگیرند. با شکست سنگین ایرانیها در طی این عملیات، فرماندهان عراقی تصمیم به ادامه عملیات گرفتند و علاوه بر بیرون راندن نیروهای ایران از خاک عراق توانستند مجدداً وارد خاک ایران شده و شهر دهلران را برای بار دوم اشغال نمود. هر چند نیروهای عراق با اعلام اینکه دیگر قصدی برای اشغال خاک ایران ندارند به داخل خاک خود بازگشتند.
همزمان با تشدید حملات عراقیها نیروی دریایی ایالات متحده عملیات آخوندک را علیه نیروهای فعال ایرانی در خلیج فارس که به مین گذاری مسیرهای مبادلاتی تجاری و هدف قراردادن کشتیرانی تجاری مبادرت کردهبودند را آغاز نمود. در بخشی از این درگیریها نیروی ایالات متحده در پاسخ به حمله موشکی ایران به یک سکوی نفت کویتی? دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس را منهدم نمود. در اوج درگیریها دو ناوچه نیروی دریایی ایران? سهند و سبلان? که برای دفاع از سکوهای مزبور وارد عمل شده بودند مورد هدف قرار گرفتند. در بخش دیگری از عملیات ایالات متحده در روزهای بعد به هنگام درگیری آنها با قایق های توپدار سپاه پاسداران ایران در تنگه هرمز و در نزدیکی جزیره قشم فاجعه 12 تیر 1367 رخ داد که در آن ناو آمریکایی یواساس وینسنس هنگامی که وارد آبهای سرزمینی ایران شدهبود یک هواپیمای غیرنظامی مسافری ایرباس ایران را به زعم خود هواپیمایی نظامی تشخیص داده و ساقط نمود. تمامی 290 مسافر و خدمه هواپیمای ایرباس ایرانی در این عملیات کشتهشدند.این عملیاتها به همراه سکوت جامعه بینالمللی در قبال استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، و همچنین کمبود نفرات و تجهیزات رهبران ایران را به این نتیجه رسانید که دول حامی عراق از هر اقدامی برای جلوگیری از پیروزی ایران استفاده خواهند نمود و توان مؤثر ماشین جنگی ایران گرفته خواهد شد.
از بعد داخلی نیز دولت ایران تحت فشار زیادی بود. در داخل کشور زمزمههای مخالفت با جنگ آغاز شده بود و فشارهای اقتصادی بر دولت افزایش یافته بود.درآمد نفتی کشور از 15 میلیارد دلار به کمتر از 6 میلیارد دلار کاهش یافته بود و وضعیت اقتصادی کشور در بدترین حالت خود بود.[سرانجام فرمانده وقت سپاه (محسن رضایی) طی نامهای به روحالله خمینی، فهرستی از نیازهای مضاعف نیروهای نظامی ایران برای ادامه جنگ در 5 سال آینده را ارائه داد.
... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال 1371 اگر ما دارای 350 تیپ پیاده و 2500 تانک و 3000 قبضه توپ و 300 هواپیمای جنگی و 300 هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم...
با این وجود فرمانده سپاه پاسداران در ادامه همین نامه بر لزوم ادامه جنگ تأکید کرد. روحالله خمینی، رهبر وقت ایران با شعار خواندن حرف فرمانده وقت سپاه مبنی بر آمادگی برای ادامه جنگ آن را رد میکند? دولت ایران نیز به نخست وزیری میرحسین موسوی ضمن رد خواستههای سپاه اعلام کرد که دولت ظرفیت اختصاص منابع مالی لازم برای تهیه چنین فهرستی ندارد.
به این ترتیب ایران در روز 27 تیر 1367 قطعنامه 598 شورای امنیت را در شرایطی که برتری نسبی نظامی زمان تصویب قطعنامه در یک سال پیش را از دست داده بود، پذیرفت. روحالله خمینی تصمیم به پذیرش این قطعنامه را با نوشیدن جام زهر مقایسه کرد و گفت:
... خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام...
ادامه مطلب